یگانه دوست،اوست | ||
من هیچ دلم نمی خواهد بر سپیدی کاغذ ناخوشایندی بنگارم 0 هیچ دلم نمی خواهد بر برگه ای به این نازکی و لطافت گریه کنم0 اما واقعیات مرا محاصره کرده اند 0 و من این واقعیات تلخ را در راستای امیدم بیان می کنم0 می نگارم اما دل دریایی من امید را به انتظار نشسته 0 چه معما برانگیز است وقتی هیچ نشانی از خوشبختی نیست اما انتظار و امید می خواهند از شرمندگی رویای من درآیند 0 خودم هم به عمق نمی روم ولی گذشت هم ندارم (نمی گذرم) 0 جایی که نور نیست اما دریایی از نور را برای خودم آرزومندم
ازکتاب چند کلام حرف حساب [ دوشنبه 91/4/5 ] [ 1:10 صبح ] [ مهین قلاوند ]
|
||
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |