یگانه دوست،اوست | ||
ما که از تالیف قلوب اینهمه به وجد آمده زیبایی را مسخر او دانسته افسون او شده ایم به اندازه ظرف خودبرداشته ایم که با دیدن صاحب این اثربه حقارت اندیشه خود اقرار داشته ایم بینهایت را حقیر نگاشته ایم یا شاید هم انگاشته ایم . از اینکه ظرفی نیست حرفی نیست ، خواهی بدانی کاری نیست بی نهایت یعنی جمال کمال او . دو جنس مخالف ،موافق می شوند و آنچنان پیمانی با هم می بندند که دیگران را نیز به وجد می آورند زندگی ترزیق می شود وقتی عشق روی صحنه به نمایش در می آید . آندو عاشق یکدیگر بعد از تولد ثمره ی زندگی شان عاشق فرزند و پیش تر که می روند عاشق نوه و نتیجه در آخر عمر برای حفظ و بقای آنها به دعا و ثنا پرداخته تا اینکه عاشق ائمه می شوند ، عشق که عوض نشدنی است ، جاودانه است . آنها نمی دانستند که اینها همه عشق مجازیند که جایگزین هم می شدند و تازه فهمیدند که تمام عمر دور خود چرخیده اند . چرا که همه عشقها به خالق عشق مؤلف قلوب بر میگردد . بعد از یک عمر تازه متولد شدند برای افسوس هم دیر شده بود تنها توانستند بگویند: چه دیر چشم هامان به دنیا باز شد از کتاب چند کلام حرف حساب [ یکشنبه 91/4/11 ] [ 2:3 صبح ] [ مهین قلاوند ]
|
||
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |